این چند روز با کوروشُ حمیدرضا
چهارشنبه انسی و یگانه به همراه مهشید و ویونا و جهان جون ( اهالی مدرسه ) رفتن موجهای آبی. منم قبول کردم حمیدرضا پیشم باشه. از شب قبلش رفتیم خونه انسی و شام مهمون مادر شوهر گلش بودیم به صرف ماهی ساعت 12 شب هم با زکیه جون و انسی و آقا یاسر و بچه ها رفتیم دور میدون برق یه مغاره ای بود لباس بچه هاش عالی با قیمت فوق العاده. منم دو سه تا نی شرت و به تاپ شلوارک برای کوروش و یه تی شرت زرد برای خودم خریدمم بعدشم رفتیم فالوده خوردیم و برگشتیم خونه. قرار بود انسی اینا بیان خونه ما بخوابن و از اونجا برن موجهای آبی ولی طیبه جون گفتن اینجا بمونید محیط برای بچه داری بزرگتره! صبح سمانه جونم اومد اونجا و همش حمید پیشش بود و فقط گاهی برای شیر...
نویسنده :
مامانی
15:09