کوروش کوروش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

با تو بودن خوب است...

یک روز خوب ۴ تیر ۹۸ کنار حمیدرضا و کوروش

همچنان بی لبتاپ

1392/3/6 22:38
نویسنده : مامانی
347 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای دل. از خونه مامانم در خدمتتون هستم!خنثی هنوز لبتاپُ نبردیم تعمییر کنن!! همچنان از طریق کابل همچون اسکولانی سرخوش با گردنی کج از طریق تلوزیون وبگردی می نماییمیول.تازه یه مشکل

دیگه داره لبتاپمون!! اونم این که داغ میکنه و فرت خاموش میشه!! بدون اخطاری, حرفی, تذکری!! لبتاپ بی شعور نفهممساکت بعد من از اون خنک کنای زیر لبتاپ (فن ) ندارم و امروز صبح در یک اقدام مبتکرانه یک بسته باقالی از فریزر خارج و در زیر لبتاپ قرار دادم!!خنثیابله 2 ساعت برام کار کرد. بزن دست قشنگرو به افتخاررررمساکت

الان دلم میخواد اوشینُ ببینم ولی خونه مامان آنتن دیجیتال نیست!! گریه

از کوروش چی بگم که خیلی ماهه! به عشق اون میخوابم و با نفساش زندگی می کنم!! دیروز برده

بودمش بازیکده پاندا!! اینقدر هول بود همش میخواست بازی کنه!! تو قسمت بازی با ماشیناش نمی

تونست منتظر بمونه تا نوبتش بشه خودشُ از بین میله ها پرت کرد تو !! مردم غش کرده بودن از

دستش!!! 

بهش میگم کوروش منُ دوست داری؟ با سرش میگه آره و البته به همراه یه صدای حاکی از جواب مثبت! 

مهر میذاره و سجده میکنه!! به من زیاد وابسته نیست! یعنی هست ها! ولی این که بیاد بچسبه و از

بغلم پایین نیاد نیست!! خیلی خیلی شیر میخوره! همچنان کم غذاست و منم زیاد پا پیچش نمیشم!! هر

چی دوست داشته باشه میخوره! اکثرا بهش این اجازه رو میدم که خودش غذاشُ بخوره! روی صندلی

غذاش میشینه و از غذای خودمون براش میذارم و اگه باب میلش باشه و گرسنه هم باشه میخوره در غیر

این صورت پاش میده رو زمینمنتظر

عاشق ماستُ نوشابه نگرانُ دلسترُِ هندوانه و طالبیُ خیارُ سیب زمینی سرخ کردست! کلا با همینا

زندست!!!نیشخند 

الان با انسی و محمد و حمیدرضا رفتیم برای من یه پارچه شلواری بخریم بعد که برگشتیم دیدیم صدای

کورووش از سر کوچه میاد!! ضعف کرده بود از گریه. ما که رفتیم خواب بود ولی گویا بالافاصله بیدار شده

بود. الانم اومده داره بهم میخنده. یه سیب گنده هم داره رنده میکنه!

عکس دارم اما اینجا مموری ریدر موجود نیست! ابرو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

شهرزاد
7 خرداد 92 2:01
سلام زهره جون.قصد نمیکنما اما اگه خدا بخواد اگه خدا بخواد شاید ماه بعد با مامانم اینا بیایم مشهد.ینی من که پرپر دیدن تو رو میزنم.نیای با من بیرون یا خودمو میچوشم یا باز خودمو.تو بچه داری باید مادر بالا سرش باشه


واقعااااااااا؟ منم خیلی خیلی خیلی دوست دارم ببینمت شهرزاد! فقط باید کفش پاشنه 20 سانتی بپوشم جلوت کم نیارم
مامی کوروش
7 خرداد 92 8:57
من هلاک اون خلاقیتتم خاهر ! بذار شیر بخوره خوب بچه ، چه عجله ای داره برای غذا خوردنش !


متشکرم خوب من حرفی ندارم ولی آخه ضعیف نشه!!!
تینا
7 خرداد 92 13:16
ای جانم با این کورشیه شیطون و با نمک


هههه میبینی تو روو خدا؟