یک پیک نیک سرد :S
دیروز عصر به خواهری اس ام اس دادم ( موبایلمُ درست کردم ) بیا بریم پارک بچه ها بازی کنن! بعدش
که اوکی داد سریع مرغُ گذاشتم پخته شه بعدشم رفتم نون باگت و خیار شور و کاهو و شیرینی و
شکلات و پفک و... خریدم و مشغول درست کردن ساندویچای خوشمزه شدم. یک کاهو بالاش خیار شور
و گوجه بعدشم مرغ ریش شده. بعدشم آب جوشُ ریختم توی فلاکس و رفتیم پارک. انسی و یگانه و
حمیدرضا و حسین ( برادر شوهر 15 ساله انسی ) منتظر ما بودن. رفتیم قسمت بازی بچه ها و دایی
رئوفم اومد و چایی خوردیمُ بچه ها تاب بازی کردن و خوب بود. فقط خیلی سرد بود. کم کم وسایلُ جمع
کردیمُ اومدیم خونه ما و شامُ خونه خوردیم و یه قسمت کلاه قرمزی رو دیدیمُ بعدشم چای خوردیمُ انسی
اینا برکشتن خونشون.
راستی: کوروشکم دو تا دندون کُرسیت کاملا درومده! اشتهاتم خیلی بهتر شده. خوشحالم مامانی
خوشحاااااااالم.
اینم چند تا عکس: