سلام پسر با ایمان من
دیشب دومین شب احیایی بود که تو با من بودی. دیشب با تمام وجودم از خدا خواستم سالم باشی و جزو بندگان صالح خدا باشی. من مطمئنم تو یکی از پاکترین فرشته های خدایی. مامان جون به من یه قول بده. من آرزو دارم تو انسان باشی برای بقیه ارزش قایل باشی اگه شکست خوردی ناامید نشی پسر گلم سعی کن سنگ زیرین آسیا باشی من دوست دارم, ولی تا جایی که مربوط به من بشه اجازه نمی دم لوس بار بیای و یا من بخوام با دوستی های الکی در واقع بزرگترین دشمن تو باشم. راستی ٢٩ مرداد تولد من بود. با بابا جونت و دایی زئوفت رفتیم حرم اما متاسفانه چون شب ١٩ ماه مبارک رمضان بود همه ی راه های منتهی به حرم و بسته بودن. رفتیم آب میوه خوردیم و بابایی تول...
نویسنده :
مامانی
14:36