تو پسرررررر منی
سلام پسر ناز تپلمممم
دیروز عجب روزی بودددددددددد.
٢٥ مرداد ١٣٩٠ من و ملیحه جون رفتیم دکتر
برای بار دوم صدای قلبتو شنیدم.
چقدر تو شیرین عسلی!!!
مثل صدای پای اسب بود صدای قلبت.
بعدشم که سونوگرافی
مامانی فدات شه!
تپلیییییییییییی بودی چقددددددد
دمر خوابیده بودی و دست و پاهای نازتو تو بدنت جمع کرده بودی.
خلاصه خانوم دکتر گفت این کوچولوی شما بیشتر از ١٧هفته بهش می خوره.
گفت ٢٠ هفتته.
خیلی خوشحال شدمممممممممممم, آخه ٣ هفته به در آغوش کشیدنت نزدیکتر شدم.
از دکتر خواستم جنسیتتو تعیین کنه
بهشون گفتم که حس می کنم پسر باشی
بعدش که دکتر جون دقت کرد گفت مثل اینکه درست احساس می کنین.
یه دودول کوچولو دیده می شه.
منم که قربونششششششششششش رفتم و ذوق زده اومدم خونه به بابایی هم تو راه پشت فرمون
از بس که ذوق داشتم اس ام اس زدم که:
بابایی سربازیمو می خری؟
سر راه که داشتیم می رفتیم خونه ی مامان ملی یه کیک خیلی خوشمزه گرفتیم و شب یگانه جونی
برامون بریدشو همه با هم خوردیم.
از همه ی اینا مهم تر اینکه تو سالمی عشقولکممممممممممم
از نی نی ملیحه جون بگم که ١١ هفته عمرشه و هنوز خیلی کوچولواه!
دوست دارم مامانی