بهترم
سلام بچه ها! ممنونم که به یادم هستین و حالمُ پرسیدین عزیزای دلم. گلوم خوب خوب شده ولی دو تا دندون عقل بی شعور امونمُ بریده. بعد نمیدونم چرا اینقدر تنبلی میکنمُ نمیرم تکلیفشونُ معلوم کنم!! راستش از دردش میترسم اون شب که اینقدر درد میکرد که به گریه افتاده بودم. محمد یه ژلوفن داد خوردم خوب شد. راستی دیشب رفتیم چهارراه میدون بار و یکم خرت و پرت خریدیم (توپ برای استخر توپ کوروش,از این جارو بلندا و خاک انداز سرش, سطل برای توالت,پلاستیک زباله کیلویی و...) بعدشم با آقا یحیی و خانومش رفتیم پارک ملت جای بازی بچه ها. خانومش خیلی دختر خوبیه و من خیـــلی دوسش دارم. برای شام طفلی زحمت کشیده بود پیراشکی درست کرده بودُ چای و شیرینی و اینا هم آورده بود. زیاد ننشستیم چون خیلی سرد بودُ منم برای کوروش کلاه نبرده بودم. بعدشم اومدیم خونه و استخر توپ کوروشُ باد کردیم ( نفسم در نمیومد اینقدر که ناسوس؟؟ زدم). بعدشم کوروش جان یکم با جاروی جدید خونه رو تمیز کرد. بعدشم نشستیم یه قسمت از کلاه قرمزی 92 رو دیدیم. 6 نفری برای آقای مجری یه جفت دمپایی خریده بودن و تازه پول ببعی بیچاره رو هم نمیدادن!
راستی1: امروز ساعت 4 میرم دکتر برای دندونم ( شیطون اگه اینجا رو میخونی گوشت کر )
راستی2: پریروز ظهر با ملیحه جون و محیا خانومی ( جاری انسی ) رفتیم همین قسمت پارک ملت, اینقدر خوش گذشت هم به ما هم به بچه ها, کوروش که همش برای خودش میچرخید و میرفت بچه ها رو تاب میداد یا کالسکشونُ هل میداد.
کوروش حاضر و آماده منتظر ملیحه جون
اول که وارد پارک شدیم کوروش توپ این خانوم محترمُ گرفتُ دِ فراررررررررر
محیا خانومی روی تاب خوابش برده