تولدت مبارک محمد جون
3 بار نوشتم هر 3 بار پرید! واقعا خورد تو ذوقم!
خلاصه میگم:
1)عذر منُ به خاطر این همه تاخیر در نوشتن و جواب ندادن به کامنتا بپذیرید. کنجکاوی های یه کوچولوی
14 ماهه واقعا این امکانُ از من گرفته که هر وقت خواستم بیام اینجا
2) دیروز (5 شنبه ) تولد محمد بود. مامان اعظم اینا رو دعوت کردم و کارامُ صبج انجام دادم و ظهر ناهار
رفتیم خونه مامانم آبگوشت دور همی رو زدیم بر بدن و برگشتیم خونه البته به علت برف بی سابقه ای که رو زمین نشسته بود راه 10 دقیقه ای رو نیم ساعتِ اومدیم
3) صبح قبل از رفتن خونه مامانم برنجُ صاف کردم ولی دم ندادم گوشتا رو سرخ کردم و با 1 کاسه آب با
شعله کم گذاشتم پخته شه و تو یه ماهیتابه دیگه 2 تا پیاز بزرگُ 1 بوته سیرُ سرخ کردم+ زردچوبه و نمک
و دارچین و فلفل سیاه و هل گردگیری و جارو رو هم دیروز انجام داده بودم. عصر بعد از برگشتن میوه
شستم و کارای دیگه
4)من به علت کم بودن بودجه یه پیرهن برای محمد گرفتن از اطمینان + یه کارت یادگاری مامان اعظم
اینا هم 200 تومن پول دادن. دستشون درد نکنه
5) مهمونی خوبی بود و به کوروش از همه بیشتر خوش گذشت! اینقدر که با شقایق بازی کرد و نای نای
کرد.
6) موهای پسرمُ با ژل برای اولین بار درست کردم
7) یه مسئله ای هست که باعث ناراحتی زیادی شده! نپرسید چیه که معذورم از جواب دادن. فقط
خواهش میکنم از اعماق دلتون دعا کنین خدا خودش هر طور میتونه درستش کنه! خواهش میکنم دعا
کنین بچه ها
بفرمایید ادامه مطلب
چند تا عکس از قبل مونده میذارم همینجا