سلام ملوسک مامان

این چند روز سرمون شلوغ بود و در ضمن اینترنت هم قطع بود. یه دلیل دیگه ای که آپ نکردم این بود که دلم

نمیاد تنهات بذارم نفس مامان.

خوب از پیشرفت هات در روز 20 ام تولدت بگم که: 

1- وقتی شیر می خوری با دستای قشنگت انگشت مامان رو محکم می گیری و منو ذوق زده می کنی.

2- کنترل چشمات اومده دستت من عاشق اون چشاتم عروسک من.

3- وقتی شیر می خوای یه گریه ای می کنی  که صدات می گیره.

چند روز بود که سینت خر خر می کرد و اذیت می شدی, دیروز با بابا رفتیم دکتر سرجمعی تا هم چکت کنه و

هم برای سینت دارو بده.

حرفایی که دکتر گفت کلی من و بابا رو خوشحال و در عین حال نگران کرد. دکتر گفت که پسرتون ماشالا پر خوره

و در 19 روزه گی وزنش شده 4300 و زردی هم که اصلا نداشتی و نگران از این شدیم که نکنه خودمون 

چشمت کنیم عسلی.( مدیونین ماشالا نگین ) خلاصه دکتر چرک حشک کن داد و سرماخوردگی کودکان و 

شربت زینک و قطره ی آ+د و کرایپ میکسچر که همه رو عالی می خوری جیگر مامان.

خلاصه این روزا خیلی عسلی شدی و من و عاشق و عاشق تر می کنی.

موقع شیر خوردن خودت و پیشی می کنی( چشماتو می بندی و یه لبخند خوشگل از سر رضایت میزنی )

 و دل مامانو آب می کنی.

در ضمن باطری دوربین شارز خالی می کنه برای همین نتونستم زیاد ازت عکس بگیرم قند عسل.

اینم دو سه تا عکس از این روزا:

چون بخاری اتاق گل پسری روشن نیست نمی بریمش تو اتاقش ازش عکس بگیریم.