کوروش کوروش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

با تو بودن خوب است...

یک روز خوب ۴ تیر ۹۸ کنار حمیدرضا و کوروش

عزیز دلم کوروشم...

1392/7/3 10:48
نویسنده : مامانی
393 بازدید
اشتراک گذاری

خوب یه خورده از پسر مهربونم بنویسم که این روزا مامانشُ خوبــــــــــــــــــــــــــ سرکار میذاره با کاراش. 

غذا خوردنش بی نهایت سخت شده. هیچی نمیخوره اینقدر که هوش به بازیه. یعنی چنان دهنشُ محکم

میبنده که با پیچ گوشتی ام باز نمیشه!!!نیشخند یه چیزی که میخواد پشت سر هم با یه پشتکار مثال زدنی

میگه ماماااااااااااااا تا بهش ندی ام دست بر دار نیست! یول استقلال طلبیش بی نهایته. یعنی همه کارُ

دوست داره خودش انجام بده! همه کاررررررررر. از جارو کردن خونه بگیییییییییر تا ظرف شستن تا آب دادن به

باغجه ها. تا پهن کردن لباسا روی بندتعجب منم متاسفانه بعضی وقتا خیلی دعواش میکنم بعد وقتی

میخوابه

عذاب وجدان شدیدی میگیرم.

چند شب پیش با خواهری اینا رفته بودیم پارک ملت. یعنی آقا یاسر اومدن دنبال منُ کوروش و با ماشین

اونا رفتیم. از جایی که پارک کردیم تا قسمت بازی بچه ها فاصله حدود 500 متر بود. تمام این راهُ کوروش

کالسکه حمیدرضا رو راه برد و هر چند دقیقه یک بار میرفت جلو یه بوس صدا دار حمیدرضا رو میکرد و

برمی گشت!!قلبقلب  موقع سرسره سواری ام اول حمیدرضا رو میفرستاد سر بخوره بعد خودش میرفت.

رابطه ی این دو تا مثل دو تا برادر با فاصله سنی ده ساله!!

اینقدررررررررررر این بچه مهربون و حمایت گره. 

تازگیا به کتاب خوندن خیلی علاقه نشون میده. منم از قبل براش کتابای می نی نی و ... رو گرفتم.خیلی

دوسشون داره و مخصوصا کتاب حمومشُ میاره که براش تعریف کنم. 

به کفش میگه کَـــــــ به قند میگه قـــــــَ به هر گونه جانوری میگه بابووووووووو, یه چیزی که خراب میشه یا

یه کثیف کاری که میکنه چشاشُ گرد میکنه و با یه علامت تعجب روی سرش میگه

هیییییییییییییییییییییییییییی!! که یعنی  چه کار بدی شده!!!!!!! خجالتی شده خیلی زیادددد یه جایی که

میریم اول یک ساعت چشاشُ میماله که یعنی من الان خجالت کشیدم بعد کم کم راه میفتهنگران 

هر جا میریم فکر میکنن 3 سالشه اینقدر که خوش قد و بالاست پسرم ماشالاعینک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامی کوروش
6 مهر 92 9:20
کوروش مهربون و دوست داشتنی و خوش قد و بالا عاشقتیم


مرسی خالههههههههه
اتنا مامان نگین
6 مهر 92 11:06
سلام گلم بفرما این کد اهنگ وبلاگمون آرشیو کد آهنگ


مرسی
مانی محیا
6 مهر 92 13:18
به به عزیز دلم. ازینورها میذارم تو خصوصی تو هم بذار پلیز


فدات کم سعادتی از بندست خانوم اومدم
مامان نادیا و نلیا
9 مهر 92 10:49
روز مهــر و مـاه مهــر و جشـن فــــرخ مهــــــرگان
مهــــر بیفـــــزا ای نگــارِ مــاه چهـــــرِ مهـــربان

10 مهرماه فرخنده جشن باستانی مهرگان , بر شما دوست ایرانی خجسته باد


نفیسه
10 مهر 92 9:09
سلام کوروش جون خوبی دلم برات تنگ شده بازم عکس جدید بذار من الان اینجوری تو سایت دانشکده ام مفته دیگه


به به نفیسه خانوم!! برو حالشُ ببر که دانشگاه فردوسی جای باحالیه من که زیاد استفاده نکردم حیف واقعا! خیلی خوشحالم برات
مامان نادیا و نلیا
11 مهر 92 21:09
ووووشش فدای حرف زدنش
آفرین که کتاب دوس داری عزیزم...
قربون قد و بالااااات عسلم


ممنونم عزیزم. همه بچه ها عاشق کتابن! این ماهاییم که این عشقُ درونشون تقویت کنیم یا از بین ببریمش! چقدر مهربونی تو
اتنا مامان نگین
14 مهر 92 11:43
آرشیو کد آهنگ


همینُ نفهمیدم کجاست!!
اتنا مامان نگین
14 مهر 92 11:45
سلام جیگر طلا ما اومدیم مشهد وهر چی هم زنگیدم خونه نبودی انگار/به هر حال ایندفعه نا امید برگشتم ایشالله سری بعد


ملی
15 مهر 92 13:36
عاشقه اون قد و بالاتم میکی به قند می گه اَند البته بدونه د من بسکه با ادبم گفتم


ادبت مثال زدنیه ملی خانوم