کوروش کوروش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

با تو بودن خوب است...

یک روز خوب ۴ تیر ۹۸ کنار حمیدرضا و کوروش

ماه مهربانی سلام

1392/5/10 4:19
نویسنده : مامانی
408 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بچه ها! شورشُ دراوردم میدونم!خنثی ولی چه کنم که دستُ دلم به نوشتن نمیره! یک عذاب وجدان

دائمی باهامه که نمیام بنویسم. خیلی مامان بدی شدم میدونم. این روزای شیرین قند عسلم مثل برق و

باد میگذره و من هیچی ازش نمینویسم!!ناراحت شاید یک دلیلشم دوربینِ خراب باشه وقتی عکس نیست

نوشتنم لطفی نداره!

یکم از این روزای کوروش بگم که خیلی خیلی باهوش و فعال شده! وقتی یه چیز ممنوعه میبینه انگشت

اشارشُ تند تند تو هوا تکون میده و میگه جیزززززززز!! چاقو غذای داغ یا پوشکش! اینقدر بامزه میشه که

نگووو!

روز به روز داره بیشتر شبیه خودم میشه!! همچین قند تو دلم آب میشه وقتی یکی میگه شبیه خودته نیشخند

زیاد خوب غذا نمی خوره! منم زیاد پاپیچش نمیشم. امروز دلم خیلی براش سوخت از صبح با هم تنها

خونه بودیم. هی از اینور رفت اونورررررر!! هی الکی با خودش بازی کرد. باهاش گل یا پوچ بازی کردم. لگو

بازی کردم. لگو ها رو مثل بولینگ چیدم با یکی از لگوها میزدم بهشون میفتاد غش میکرد از خنده. ولی

نمی تونستم زیاد باهاش بازی کنم دیگه. زبون روزه بی حال و بی حوصله!! فقط دلم میخواست ولو بشم و

بخوابم. بعد خاله تکنمش اومد برامون شله زرد آورد. چنان دوید توی سالن و میخواست جلب توجه کنه

براش که دلم کباب شد!! میخواست روی همون پله ها کله ملاق بزنه. یا لاک پاشُ که چند روز پیش منُ

مجبور کرد براش بزنمُ نشون میداد. اینجا بود که دلم برای بچه های آپارتمان نشین از جمله کوروش خودم

کباب شد!گریه دیگه موقع افطار اینقدر که از صبح با کووروش کلنجار رفته بودم دلم میخواست یکیُ بگیرم

بزنم! نیشخند خدایییییییییش بچه داری خیلی سخته!چشم

_ الحمدلله توی این ماه اصلا گشنگی و تشنگی رو حس نمی کنم! با وجود اینکه کوروش شیر میخوره و

منم زیاد سحری نمی خورم بازم خوبه و اصلا سخت نبوده تا حالا برام. 

_ شب 19 ام با کوروش رفتیم خونه همسایه مامان اینا احیا! منُ کوروش توی حیاط نشستیم و من که

اصلا دعا رو نتونستم بخونم فقط گوش کردم چون همه حواسم پیش کوروش بود. خیلی برای همه دعا

کردم. برای عاقبت بخیری هممون و برای خوشبختی کوروشم. شب 21 جلوی تلوزیون دعای جوشن کبیرُ

خوندیم. عجیب معنای زیبایی داره! من فکر میکنم چیزی که این دعا رو فوق العاده دلنشین کرده صحبت

مستقیم انسان با خداست. من که عاشقشم.یه نوع عشق بازیه با معبود.قلب

_ فردا شب افطاری خونه مادرشوهر انسی دعوتیم. دیشب رفته بودیم تعزیت پدر شوهر دختر داییم.

بعدش با بابا و مامانم رفتیم خونه انسی. عمو آقا یاسر و بچه هاشونُ همه بودن. تا سحر بودیم بعد

برگشتیم خونه هامون. خیلی خوش گذشت مخصوصا به کوروش چون 4 تا بجه بودن و همش داشتن بازی

میکردن باهم. 

_ نمی دونم دیگه چی باید بنویسم... چیزی یادم اومد همین جا اضافه میکنم!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

شهرزاد
10 مرداد 92 17:25
جیگر من تو بیا بدون عکسم بنویس ما قبولت داریم دلم برات کلی تنگ شده بود دوستم دعا کن جور شه بیام مشهد دیگه خوب دلم میخواد


وای شهرزاد فکر میکنم بیای مشهد باهم بریم الواطی چه حالی میده نه؟
مــــــــــــلی
11 مرداد 92 11:05
می فهمم چی می گی یه وقتایی آدم اصلا نوشتنش نمیاد هر چی زور می زنه نمی شه


وای آره میبینی؟ چرا اینطوریه؟
اتنا مامان نگین
12 مرداد 92 12:33
ای فدای تو که با تمومه بد حالی های روزه داری بازم میای مینویسی من که اصلا حسشو ندارم به قول دخملم اصن اصن.ایشالله تمومه دعاهاتو خدا شنیده واجابت میکنه.


ممنونم ازت مهربونم امیدوارم خدا همه دعاهای شما رو هم مستجاب کنه.
شهرزاد
12 مرداد 92 21:58
آخ آخ آخ فک کن وای اصن تهشه جفتمونم پایه


کوفت کوفت! حالا اگه اومدی :/)
فاطمه
12 مرداد 92 22:42
زهره جون مگه کورش شیر نمی خوره ؟ پس چرا روزه می گیری ؟شیرت کم می شه.درسته غذا هم می خوره ولی خوب همه دکترها و خود خدا هم گفته بچه تا دوسالگی باید شیر بخوره پس روزه که بهت واجب نیست.


خوب کوروش زیاد شیر نمیخوره دیگه بزرگ شده و بیشتر غذا میخوره! منم مواظبم افطار و سحر خوب به خودم برسم
مادر دوقلوهای ناهمسن
12 مرداد 92 23:27
سلام
عباداتتون قبول
دختر خوب به خودت رحم کن چطور روزه می گیری محو می شی آخر ماه رمضون


تا محو شدن فاصله ای بسیار است خواهر! این چربیا مگه ول میکنه منُ قربونش برم!
مرجان مامان اران
13 مرداد 92 17:26
نماز و روزت قبول عزیزمممم مارو هم دعا کن
حالا نا پدید نشی خودتو نکش زیاد


hehe! mano laghari? mahale baba jan
محمدحسين***قهرمان كوچك***
14 مرداد 92 5:34
سلام دوست جونم .زود به لينك زير بريد و ثبت نام كنيد. در فرم ثبت نام حتما شماره تماس بذاريد و حداقل یک بار با کلمه عبور ارسال شده به ای میل خود در صفحه معرفی دوست وارد وب سایت شويد..... **مسابقه شيبا** http://shibaclub.com/forms/registrationform.aspx?refid=30283
طراح وبلاگ
15 مرداد 92 3:05
سلام وبلاگ قشنگی دارین. اگه میخواین قالب وبلاگتون مخصوص خودتون و با عکس های انتخابیتون طراحی شه به پیج http://ghalebe-weblog.blogfa.com/page/nemooneghaleb سر بزنید.
اتنا مامان نگین
16 مرداد 92 13:45
روز آب خوردن در ملا عام

خوردن غذا در رستوران

روز آشتی با در یخچال !

پیشاپیش بر همگان مبارک




✤پاپیون ْصورتــ♥ــی✤
16 مرداد 92 15:44
ای جان...پمسل ناززززی داری.خدا برات حفظش کنه عزیزم


راشین
20 مرداد 92 10:56
تنبل شدیا نه میای پیش ما نه خودت مینویسیا


bebakhshid dige umadam
مامی کوروش
21 مرداد 92 9:45
دیگه ماه رمضون تموم شد می تونی دوباره حضور فعال داشته باشی و البته با کوروشی بازی کنی . خداییش گناه دارن این بچه ها . کوروشم هی میگه بیا با هم ماشین بازی کنیم می گم تنهایی بازی کن می گه تنها دوست ندارم . می گم می خوای یه خاهری برداری چیزی براشون دست و پا کنیم !!!
sheklake yek adad momye khejel
اتنا مامان نگین
22 مرداد 92 14:32
کجایی


injammmmm biya bakhalam