کوروش کوروش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

با تو بودن خوب است...

یک روز خوب ۴ تیر ۹۸ کنار حمیدرضا و کوروش

یک اتفاق عجیب

1392/1/6 7:23
نویسنده : مامانی
363 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز با کوروشم تنها بودیم. دور خونه میچرخید و شیطونی میکرد. از خواب بعد از ظهرش که بیدار شد داشت

راه میرفت که یه دفعه ای نشست و بعدش که میخواست بلند شه نمی تونست!! اول فکر کردم چیزی رفتنه

تو پاش!! ولی چیزی نبود! یعنی یه جوری شده بود بچم که وقتی میخواست بایسته پای راستشُ زمین نمیداشت و با ناامیدی تمام به من نگاه میکرد تعجب حدود نیم ساعت اینجوری بود که محمد زنگ زد و بهش

گفتم. اونم به مامان اعظم گفته بود و خودشم سریع اومد خونه. منم در این مدت همه جور فکر ناجوری اومد

به ذهنم! به کفشاش نگاه میکردم گریم میگرفت! تا این که پاهاشُ با روغن زرد ماساژ دادم. کم کم شروع کرد به راه رفتن. نمیدونم چی شده بودی پسرم! فقط منُ به مرز سکته رسوندی!گریه دیشب عید دیدنی

رفتیم خونه عمو صالح _بابا_ و امروز جلوس خونه عمه نسرینِ _بابا_ 

راستی: شهادت بانوی دو عالم رو به همه دوستان گلم تسلیت میگم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامی کوروش
6 فروردین 92 9:19
زهره جون الان چطوره کوروشی ؟


همون شب خوب خوب شد قربونت برم که اینقدر مهربونی
شقایق مامان آرشا
9 فروردین 92 12:07
خدا را شکر به خیر گذشت


آره واقعا!مرسی که به فکرمین