پیاده روی- حالت تهوع
امشب منُ کوروش حســــــــابی شال و کلاه کردیم و با کالسکه رفتیم بیرون! اول تصمیم داشتم بریم پارک!
ولی بعد رفتیم خونه مامان اعظم! هوا سرد و در عین حال عالی بود. منم یه خبطی کردم برای کوروش یه کرم
کارامل خریدم. 1 ق غذا خوری بیشتر ازش نخورد خوشبختانه! 2 ساعت بعد دیدم داره مثل آبشار بالا
میاره! ( با عرض معذرت ) بعدش آب خورد باز بالا آورد. دیگه سریع حاضر شدیم بردیمش کلینیک سلامت
کودک که 20 نفر تو نوبت بودن تا این که درمونگاه جای خونمون باز بود و بردیمش یه آمپول b6 زد. ولی بازم تو
خونه بالا آورد. یه دقیقه شیر خورد. باز بالا آورد. دو قاشق آبجوش نبات خورد بازم همین طور. میترسم بهش
شیر بدم.
خیــــــــــــلی نگرانشم. خیلی. بچه ها راهنمایی کنین لطفا.
بعدا نوشت: الان ساعت 4 صبحه! پسرک شیرینم دوباره بالا آورد, همون چند قطره شیری که خورده بود.
خدایا خودت کمکم کن!!!!
بعدا تر نوشتم:
خدا رو شکر الان کوروش خوبه! از صبح هر چی شیر خودمُ میخورد بالا نیاورد ولی به محض اینکه به اندازه نصف قاشق چای خوری بهش کته و ماست و نعناع دادم بالا آورد. بعدش مامان اعظم زنگ زدن و گفتن فقط یه خورده آب مرغ رو قاشق قاشق و با فواصل زمانی بهش بده بخوره. البته قطره * متوکلوپرامید* رو هم پیشنهاد دادن! بعد از خوردن قطره و آب مرغ خدا رو شکر خوب خوب شده! یعنی الان حدود 8 ساعتِ که بالا نیاورده!
خدایا شکـــرت! خدا جون دیشب خودمُ برای ثانیه ای گذاشتم جای مادرِ بچه هایی که بیمارستان بستری هستن! خدایا خیلی سخته! به دادشون برس! صداشونُ بشنو!
عزیزای دلم! نمیدونین چقدر خوشحالم که شماها رو دارم. ممنونم ازتون که نگران کوروش شدین! چقدر خوبه حس کنی برای کسی مهمی! مخصوصا تو این دنیایی که دیگه دوستی های واقعی همه با دو رویی و دوروغ همراهه! مرسی که حال کوروش براتون مهمه! خیلی خوشحالم از داشتنتون!