کوروش کوروش ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

با تو بودن خوب است...

یک روز خوب ۴ تیر ۹۸ کنار حمیدرضا و کوروش

29.4.91

1391/4/30 3:54
نویسنده : مامانی
442 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم پاش خیلی بد شده! خیلییییییی از قرمزی باد کرده! قلبم اتیش میگیره از گریه هاش ای خدا!

چنان از درد به خودش می پیچید که میخواستم گریه کنم. امروز عصر با کوروش رفتیم خونه مامان ملی!

کوروش رو تو یه تشت اب گذاشتم 1 ساعت تو حیاط. اب بازی کرد و خوشحال بود. سمانه جون, مائده جون,

خواهرم و یگانه و حمیدم بودن. سمانه و مامانم روزه بودن افطار هم اش رشته و کوکو سبزی و سیب زمینی 

داشتن. بعدش با کوروش بازی کردیم. کوروش یه صدای جیغ مانند درمیاورد و ما مثلا میترسیدیم و عشقم

از خنده غش میکردد. بعدش جیغاش شروع شد و تمومی نداشت. همه کار کردیم. محمد رفت یه پماد دیگه

گرفت. استامینافن گرفت. از حمیدرضا پوشک پمپرز گرفتیم. فک کنم علاوه بر اب دندونش سوختگی پاهاش 

به علت این مولفیکسای کصافط هم باشه!! چون تقلبی شده و بچمو کباب کرده. از این به بعد منم پمپرز می

گیرم. ( خدایا نگذر از هموطن بی رحم و انصافی که برای سود بیشتر حتی به بچه های به این مغصومی رحم

نمی کته و از مواد اشغال برای این پوشکا استفاده میکنه! خدایا میبینی که!!! باید دلمون به پوشک تولید

خارجی خوش باشه!!! اگه ما ادمیم اونا چین؟ اگه ما م س ل م و ن یم پس مسلمونی کجاسست؟!)

خدایا کاش پاهاتو میدیدم و به پات میوفتادم. میبوسیدمشون و بهت التماس میکردم. التماست میکردم

که هیچ بچه ای روی تخت بیمارستان نباشه. اخه خدااااااا. ببین چقد نازن! ببین چقد قشنگ میخندن!!

ببین نگاهشونو!! به نظر حودت گناه ندارن؟ کاش یه لحظه درکت میکردم!! نمی فهممت!! شایدم چون

دل من کوچیک و کم طاقته و دل تو...

بگذریم...

اومدیم خونه منم اجازه یگانه رو از باباش گرفتم و اوردمش با خودم. سر راهم یه ربع رفتیم پارک سر کوچه

با کوروش یکم بازی کردیم و اومدیم خونه! یه ربع از اومدنمون نگذشته بود که جیغاش شروع شد. پماد زدم

استمینافن دادم بهش! همه کار کردم بند نیومد. راش بردم. خداااااااااا دلم تیکه تیکست!!

تاااااااا الان که با تاثیر دارو خوابیده! راستی امروز دو ساعتی هم بدون پوشک بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ابوالفضل
30 تیر 91 3:56
سلام عزیز .من کرو کالاندولا وکلوتریمازول روباهم قلطی کردم وگذاشتم خوب شد امتحان کن شاید واسه شما هم جواب بده.البته دکتر بمن داد.ازطرف من ببوسش


وای ممنونم. همین و دارم میزنم براش! بهتر شده.
نایسل
30 تیر 91 13:14
الهی بمییرم براش خوب میشه من خودم مامانم میگه ..
با صابون میشستتم و یه شب تا صبح پوش ک پام نمیکرده روزش خوب بودم باید هوا بخوره تا خوب شه


خدا نکنه خاله الی نازم. داره کم کم خوب میشه!
با صابون امتحان نکردم ممنون از پیشنهادت.
fahime
31 تیر 91 11:10
زهره جون طاعات قبول.من که پارسال نتونستن روزه بگیرم شما هم اگه شیرت تلخ میشه نگیر..برای پاسوختگی دو پماد کریترومازول عالیه..من دکتر نخعی بردم داد عالی بود ولی از دندوناشه مطمئن باش...شاد باشی به من هم سر بزن.


از کجا بفهمم که شیرم تلخ شده؟ ممنون پاهاش خیلی بهتر خدا رو شکر! باشه عزیزم
fahime
31 تیر 91 11:11
کالاندولا وکلوتریمازول


ممنون
ملی مامان میکاییل
31 تیر 91 23:05
آره من اول اون پست قبلی رو خوندم میکاییل هم که گفتم پاش بدجور شده بود اومدم ایرام واسش مولفیکس گرفتم اینجوری شد خاک بر سرت مولفکیس واقعنی بدبخت اسمه خودتو گذاشتی پوشک


واقعا هااااا!! معلوم نیست از چه ات و اشغالی درست کردن این پوشکای خاک بر سر و عوضیا!! ینی دریغ از یه جو شعور و رحم


مامان آمیتیس
1 مرداد 91 3:10
سلام. آخیییی چقدر اذیت میشه بخاطر سوختگیش. روغن نباتی برای سوختگی عالیه... تو پوشکای خارجی فقط همون پمپرز خوبه.... ایشالا که زود خوب بشه


مرسی اره روغن نباتی عالی بود
شقايق
4 مرداد 91 11:17
سلام وبلاگت خوبه
كثافت ب اين صورته نه كصافط


ممنون شقایق نازم! ههه! اخه غلظت این کصافت از اون یکی خیلی بیشتره و منظور نویسنده مطلب و به مراتب بهتر میرسونه!