عاچختم کوروش :*
دیروز ظهر من و کوروش با تاکسی رفتیم خونه مامان ملی جون و بابایی تو ترافیک بود و نیم ساعت بعد اومد. چون دیر بود همه ناهار خوردن. من منتظر موندم و با بابایی نهار خوردیم. انسی اینام بودن. الهی بگررررردم حمیدرضا جونم اینقد خواستنی شده! تازه محمد میگفت چشاش شبیه چشای منه! کوروشو خوابوندم و با خواهرم یکم حرف زدیم و اینا. بعد به حمیدرضا یواشکی شیر دادم. ساعت 4 و نیم بود که محمد گفت مامان اعظم اینا میان دنبالت برین مولودی خونه داییم. منم سریع حاضر شدم و کمی هم خوشگلاسیون کردم و کوروشو حاضر کردم و رفتیم دم در که سریع اومدن. اونجا خوش گذشت. زدایی محمد بوسم کرد و گفت خیلی خوشحال شدم اومدی. خدا کنه منم یه عروس مثه تو گیرم بیاد. دیگه ذوق مرگ شدم. کوروش که یا بغل من بود یا مامان اعظم یا عمه ریحانه.بچه خوبی بود مثه همیشه! ساعت 8 و نیم بود که محمد اومد دنبالمون و مامان اعظم اینا رو گذاشتیم خونشون و چون دیدم مامانم ناراحت میشه نریم خونه داییم رفتیم دنبال مامانم و انسی و یگانه و حمیدرضا و رفتیم اونجا. توی راه تشنمون بود آب انبه گرفتیم از اینا که نی داره! آقا کوروش اینقد جیغای شکمویی زد تا نصف آب انبه منو خورد!!! فک کنم تصمیم داره مامانشو باربی کنه با این کاراش! آخه نمی زاره سر سفره درست حسابی غذا بخورم بچه پرووو! البته منم کم نمیارم بعدش دلی از عزا در میارم. هیچی دیگه شام پلو مرغ بود خیلی ام خوشمزه. یه پرس بچه گانه ام برا کوروش گرفتم که باوررررررررررر کنین نصفشو خورد. اینقد نگات میکنه و لب و لوچشو بهم میمالونه و جیغ می کشه که مجبور میشم بدم بهشراستی خاله بزرگم گفت حمیدرضا کپی بچگیای خاله زهرشه! ههه برگشتیم خونه و کارهای معمول و کمی وبلاگ گردی و خوابیدم. امروزم ساعت 12 از خواب بیدار شدیم من و کوروش محمد که صب رفته بود سر کار! براش حریره بادوم درست کردم و یکم جم و جور و جارو پارو. بعد دیدم گرمه کوروشو گذاشتم تو سینک دسشویی و آب بازی آی آب بازی! که خیلی دوست داشت و میخندید همش. بعدش کمی تو آفتاب بازی کرد و بعدم غذاشو خورد و خوابید. منم لباس ریختم تو ماشین لباسشویی و الانم که اینجام. با چند تا عکس در ادامه مطلب در خدمت شماییم.
این دختر خانوم گفت از منم عکس بگیرین الانم مثلا ژست گرفته ;))
اینم یه پسر خوشگل و خوشتیپ که اسمش یونسه و برادر زاده زندایی محمده.
ایشون شهریار جونه که 20 روز از کوروش بزرگ تره و گویا خوراک پشه ها شده طفلی
کوروش تو سبد حمیرضا