خیلی ناراحتم مامان جون
سلام پسرک عزیزم
دلم خیلی گرفته! می دونی چرا؟
چند روزه خیلی خستم می کنی ااز بس نق می زنی و منم کم صبررررررررر سرت داد می زنم! بمیرم گلمامان
نمی دونم چی شدی؟ تو که عاشق شیر بودی و هر یک ساعت صدام می کردی حالا اصلا راغب نیستیحتی
وقتی بیداری تا میام بهت شیر بدم جیغ می کشی و اشک منم درمیاد! حتی شده 4 ساعتم شیر نخوردی!
فقطباید بخوابی و خودم بیام بهت به زور شیر بدم! چی کار کنم!! خیلی ناراحتم. اینقدر دلم می شکنه!
الانم که دارم می نویسم چشام پر اشکه. تو رو خدا پسرم مث سابق شیر بخور! دل مامان خیلی
کوچیکه.همشم بغلی شدی و می خوای رات ببرم. باور کن کمرم درد می کنه دیگه! دیروز عصر دل من و تو
گرفته بودزودحاضرت کردم و با هم رفتیم پارک سر کوچمون که فقط 10 قدم با خونمون فاصله داره ( بدون
کالسکه چون خونه مامان ملی بود ) زودم برگشتیم چون نمی شد بشینم ( نق می زدی ) و کمردرد امانم و
بریده بود میدونم خیلی باهوشی و به خاط همینه که می خوای رات ببریم ولی خوب پسرکم منم خسته می
شم. دیروز یه حرفمسخره ای زدم که بعدخودم خندم گرفت. داشتی نق می زدی از نوع روانی کنندش
منم همینجور که گریه میکردم بهت گفتم دوسداری اصا من بمیرم راحت شی؟ تو که منو دوست نداری! میخوام
شیر بدم بهت جیغ می رنی دوس داری مامان نداشته باشی؟ خل شدم ررفتتتتتتت
مامانای نی نیا اگه تجربه ی مشابه دارین بهم بگین چون خیلی نگران کوروشکمم. تازه احساس می کنم لاغر
شده پسرم. خودم چشمش کردمممممم.
الانم خواب آقا گلم.
امروز دختر دایی و دختر خاله گلم مهمون ما بودن و خیلی خوش گذشت. ناهارم لوبیا پلو درست کردم که
خیلی خوب شده بود. راستی پارسام بود.
به قول معروف خدا نوشت: خدایا تو با دادن کوروش به من نعمتت و تموم کردی و من سعی
کردم خیلی از گناها رو کنار بذارم! تو رو به بزرگی و صبوری خودت قسم یکم از صبرت
به من بده! کمکم کن مادر لایقی باشم برای این فرشته آسمونی. کمکم کن خدا
کمکم کن لطفا. خدایا همیشه کوروشم و در آغوش پر مهرت نگه دار! مطمئنم تو دیگه
کمرت درد نمی گیره