کوروش کوروش ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

با تو بودن خوب است...

یک روز خوب ۴ تیر ۹۸ کنار حمیدرضا و کوروش

18 ساعت بدون شیر مادر...

1392/8/25 10:28
نویسنده : مامانی
788 بازدید
اشتراک گذاری

کوروش از دیروز شیر نخورده! تلخ شده بوده جی جی و آقا کوروشِ من فقط بای بای میکنه باهاش! خدا

کنه راحت از شیر گرفته بشه!لبخند

الان با یه ناراحتی از خواب بیدار شدم. خواب میدیدم که رفتم تهران, مصاحبه ی استخدامی داشتم تو

یکی از ادارات مهم دولتی! اقا قبول شده بودم و سیل تبریکات بود که به سمتم روانه بود. بعد به مسئول

اونجا میگفتم مطمئنین درسته دیگه؟ خواب نیست؟ میگفت بله خانوم شک نکنین!!گریه خلاصه الان حالم

بدجوری گرفتست!!!!خنثی

کوروش به ماشین میگه: مانی

به عمو یحیی و خانومش هر دو: یَ یا!

به باباش: بابا جان!!

دیروز خاله تکتمش خونه ما بود! میخواست نماز بخونه! تا نمازشُ بست کوروش کیف خالشُ برداشت و

زیپشُ باز کرد و گوشیشُ برداشت و فرار تو اتاقش!!خنثی چجوری بهش یاد بدم کار بدیه؟؟؟

بعدش هر جور شده بود منُ خالش گوشیُ گرفتیم و گذاشتیم دوباره توی کیف! کوروش دوباره کیفُ

برداشت. زیپُ باز کرد. در حالی که موبایل از توی کیف تو دستش بود, با لبخند به خالش نگاه میکرد و

منتظر بود خاله جون نمازشُ شروع کنه ... خیلی با نمک بود این کارش!!!!نیشخند

عذاداریاتون قبول حق عزیزای من! منُ فراموش نکنین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مانی محیا
25 آبان 92 10:40
عزاداری شما هم قبول. ایشالا به خیر و خوبی از شیر بگیریش ممنونم عزیزم. مال شمام قبول
نفیسه مامان دلارام
25 آبان 92 10:47
منم هنوز دلارامو از شیر نگرفتم . خیلی دوست دارم دیگه شیر نخوره ولی دلم نمیاد ... واقعا دل میخواد که این کوچولوهارو از عشقشون جدا کنیم ولی چه میشه کرد تا بوده همین بوده!
مرجان مامان آران و باران
26 آبان 92 10:59
اا چه خوب پس بای بای می می داری عزیزمممممممممم اخه اینا چه میفهمنن از این گوشیااااااااااااااا اره بابا! راحت شدم. فقظ خودم خیلی درد دارم!!